«از یه جایی به بعد...قضاوت های ما...»
5ام بهمن 1396

آبرو..‌.

142 کلمات   موضوعات: حرف حساب, تربیتی

شخصی بعد از نماز در بلندگو گفت:

 آهای مردم همگی گوش کنید!

میخواهم کسی را به شما معرفی کنم

که قبلا دزد بوده، مشروب و مواد مخدر

مصرف میکرده، زناکار و خلافکار بوده و هیچ

گناهی نیست که مرتکب نشده باشه

ولی اکنون خدا او را هدایت کرده

و همه چیز را کنار گذاشته است..

بعد گفت: بیا احمد جان بلندگو را بگیر

و خودت برای مردم تعریف کن که چطور توبه کردی!

احمد آمد و بلندگو را گرفت و گفت:

مردم من یک عمر دزدی میکردم،معصیت میکردم،مال حروم میخوردم

خدا آبرویم را نبرد!

اما از وقتی که توبه کردم این ملا هیچ کجا برای من آبرو نگذاشته است!

واقعا جای تامل داره …!

ماچقد حرف دل هایی که دیگران پیشمون زدن رو تو دلمون نگه داشتیم …

لااقل اگر نتونستیم کمکش کنیم آبروشو نبرده باشیم..

نکنه کسی بهمون اعتماد کرده باشه و ما ….

کلیدواژه ها: آبرو, توبه
توسط نسیم   , در 06:30:00 ب.ظ


فرم در حال بارگذاری ...