«حرفای خودمونی...حرفهای خودمونی»
7ام اسفند 1395

آموزنده...

55 کلمات   موضوعات: خودمونی, داستان کوتاه

یکی نزد حکیمی آمد و گفت:

خبر داری فلانی درباره ات چه قدر غیبت و بدگویی کرده…

حکیم با تبسم گفت:

او تیری را بسویم پرتاب کرد که به من نرسید؛

تو چرا آن تیر را از زمین برداشتی و در قلبم فرو کردی؟…

یادمان نرود هیچوقت سبب نقل کینه ها و دشمنی ها نباشیم …

کلیدواژه ها: غیبت, قلب
توسط نسیم   , در 01:28:00 ب.ظ


فرم در حال بارگذاری ...