صفحات: << 1 ... 3 4 5 ...6 ...7 8 9 ...10 ...11 12 13 ... 31 >>
12ام آذر 1397ﻫﻤﯿﺸﻪ ﯾﮏ ﺫﺭﻩ ﺣﻘﯿﻘﺖ ﭘُﺸﺖِ ﻫﺮ
“ﻓﻘﻂ ﯾﮏ ﺷﻮﺧﯽ ﺑﻮﺩ"..
ﯾﮏ ﮐﻢ ﮐﻨﺠﮑﺎﻭﯼ ﭘُﺸﺖِ
“ﻫﻤﯿﻨﻄﻮﺭﯼ ﭘﺮﺳﯿﺪﻡ"..
ﻗﺪﺭﯼ ﺍﺣﺴﺎﺳﺎﺕ ﭘُﺸﺖِ
“ﺑﻪ ﻣﻦ ﭼﻪ ﺍﺻﻼ"..
ﻣﻘﺪﺍﺭﯼ ﺧِﺮَﺩ ﭘُﺸﺖِ
“ﭼﻪ ﺑﺪﻭﻧﻢ"..
ﻭﺍﻧﺪﮐﯽ ﺩﺭﺩ ﭘُﺸﺖِ
“ﺍﺷﮑﺎﻟﯽ ﻧﺪﺍﺭﺩ"… ﻫﺴﺖ!
??
کسی که شنا کردن بلد است میداند که آب او را پایین نمی کِشد.
امّا کسی که با شنا آشنا نیست، فکر می کند آب او را پایین می کشد و غرق می کند؛ برای همین بیهوده دست و پا میزند و غرق می شود.
بهتر است بدانیم این افکار ماست که ما را غرق می کند، وگرنه زندگی عمق زیادی ندارد…
یه روزایی تو زندگیمون هست،
که هیچ اتفاﻕ خاصی نمی افته؛
ما به این روزا میگیم:تکراری، خسته کننده..
ولی حواسمون نیست که میتونست
اتفاقای بدی تو این روزا بیفته
که روزی صد بار دعا کنی کاش
همون روزای تکراری باز هم تکرار بشن…
خدایا به خاطر همه ی روزای
تکراری اما بی مصیبتت شکر…
اگر دو عبارت “خسته ام” و
“حالم خوب نیست”
را از زندگی خود پاک کنید،
نیمی از بی حالی و بیماری خود را درمان کردہ اید…
دردی که انسان رابه سکوت وا میدارد
بسیار سنگین تر از دردیست که انسان
رابه فریاد وا میدارد…!
وانسانها فقط به فریاد هم میرسند
نه به سکوت هم…!
گوشه ی چادر مادرم را میگرفتم
باهم میرفتیم مخابرات نبش کوچه ششم
میگفتند مخابرات!
اما اسمش اصلا مخابرات نبود که
همیشهی خدا هم شلوغ بود
نوبت میگرفتیم و مینشستیم
بعد از چند دقیقه صدا میزدند و میگفتند خانم فلانی کابین شمارهی سه
یک اتاقک چوبی نیم در نیم،
یک تلفن قدیمی و کثیف روی دیوار
و بوی تن نفر قبلی
اما چه ذوقی داشتیم
تقریبا هر دو روز یک بار میآمدیم تلفن میزدیم و چند دقیقهای با پدربزرگ و مادربزرگم حرف میزدیم.
محل ما سیمکشی تلفن نداشت که
آنها هم که داشتند وضعشان تقریبا همین بود.
حرف زیاد داشتیم
اما مجبور بودیم زود قطع کنیم
قطع نمیکردیم خودش قطع میشد
ارتباط ها کم بود،
اما با جان و دل
با ذوق و شوق.
حرف ها هیچوقت تکراری نمیشد
همه برای هم وقت داشتند
هیچکس تیک دوم تلفنش را برنمیداشت
که مثلا صدایت را هنوز نشنیده ام!
هیچکس حرف هایش را ادیت نمیکرد
دوستتدارم هایش را پاک نمیکرد جایش نقطه بگذارد………
وقتی میگفت دلم برایت تنگ شده،
شک نداشت که میگفت
صدا را که نمیشد پاک کرد،
میرسید…..
گروه هم نداشتیم
اما هروقت تلفن میزدیم حتما یکی بود که آنلاین باشد و جوابمان را بدهد.
آن روزها
یک مخابراتِ نبش کوچهی ششم بود و یک دنیا عشق
که همه را از سیمهای تلفنش رد میکردیم
اما امروز
یک دنیا وسیلهی ارتباطی
که یک “دلم برایت تنگ شده” از امواجشان رد نمیشود….
اگر هم رد شود، میشود پاکش کرد
میترسم در بروز رسانی بعدی
همدیگر را هم بتوانیم پاک کنیم
مادربزرگ هم که چت بلد نیست
راستی
چادر مادرم…
#رضا_باقری
زندگی دشمن شما نیست
اما
طرز فکرتان
میتواند دشمن شما باشد!
✅ وقتی به فردی اعتماد کامل و بدون شک داشته باشی
در نهایت یکی از دو نتیجه را خواهی داشت
1: فردی برای همه عمر و زندگیت
2: درسی برای همه عمر و زندگیت
ﺑﻪ ﮔﻤﺎﻧﻢ ﺑﺰﺭﮔﺘﺮﯾﻦ ﺩﺍﺭﺍﯾﯽ ﺯﻧﺪﮔﯽ ﺁﺩﻣﯿﺰﺍﺩ،
ﻫﻤﯿﻦ ﺍﻧﺴﺎﻧﻬﺎﯼ ﺍﻃﺮﺍﻓﺶ است،
ﻫﻤﯿﻦ ﮐﺴﺎﻧﯽ ﮐﻪ ﺑﺮﺍﯾﺖ ﭘﯿﻐﺎﻡ ﻣﯽﮔﺬﺍﺭﻧﺪ،
ﮐﻪ ﺍﻋﻼﻡ ﻣﯽﮐﻨﻨﺪ ﺣﻮﺍﺱﺷﺎﻥ ﺑﻪ ﺗﻮ ﻫﺴﺖ،
ﻫﻤﯿﻦ ﮐﺴﺎﻧﯽ ﮐﻪ ﺑﺎ ﺩﻭ ﺳﻪ ﺧﻂ ﭘﯿﻐﺎﻡ ﻧﺸﺎﻥ ﻣﯽﺩﻫﻨﺪ ﭼﻘﺪﺭ ﺩﻝﺷﺎﻥ ﭘﯽ ﺗﻮ، ﺩﻝِ ﺗﻮ ﻭ ﺩﺭﺩ ﺗﻮﺳﺖ…
ﮐﻪ ﭼﻘﺪﺭ ﺧﻮﺏ ﺗﻮ ﺭﺍ ﻣﯽﺧﻮﺍﻧﻨﺪ،
ﻫﻤﯿﻦ ﺍﻓﺮﺍﺩﯼ ﮐﻪ ﭘﯿﮕﯿﺮﻧﺪ…ﮐﻪ ﻧﺒﺎﺷﯽ ﺩﻟﮕﯿﺮﻧﺪ…
ﻫﻤﯿﻦ ﺁﺩﻡﻫﺎﯾﯽ ﮐﻪ دلتنگت ﻣﯽﺷﻮﻧﺪ ﻭ ﺑﯽﻣﻘﺪﻣﻪ ﺑﺮﺍﯾﺖ ﻣﯽﻧﻮﯾﺴﻨﺪ،
ﻭﻗﺖﻫﺎﯾﯽ ﺩﻭ ﺳﻪ ﺧﻂ ﺷﻌﺮ ﻣﯽﻓﺮﺳﺘﻨﺪ،
ﮐﻪ ﺑﺪﺍﻧﯽ ﺧﻮﺩﺕ… ﻭﺟﻮﺩﺕ… ﺧﻮﺏ ﺑﻮﺩﻥ ﺣﺎﻝ ﻭ ﺍﺣﻮﺍﻟﺖ ﺑﺮﺍﯼ
ﮐﺴﯽ ﻣﻬﻢ ﺍﺳﺖ…
ﺁﺩﻣﯿﺰﺍﺩ ﭼﻪ ﺩﻟﺨﻮﺵ ﻣﯽﺷﻮﺩ ﮔﺎﻫﯽ، ﺑﺎ ﻫﻤﯿﻦ ﺩﻭ ﺳﻪ ﺧﻂ ﻧﻮﺷﺘﻪ…ﺩﻭ ﺳﻪ ﺧﻂ ﭘﯿﻐﺎﻡ، ﺍﺯ ﮐﺴﯽ ﺣﺘﯽ ﺁﻥ ﺳﺮ ِ ﺩﻧﯿﺎ…
ﺣﺲِ ﺷﯿﺮﯾﻨﯽﺳﺖ ﮐﻪ ﺑﺪﺍﻧﯽ ﺑﻮﺩنت ﺑﺮﺍﯼ ﮐﺴﯽ ﺍﻫﻤﯿﺖ ﺩﺍﺭﺩ،
ﻧﺒﻮﺩنت ﮐﺴﯽ ﺭﺍ ﻏﻤﮕﯿﻦ ﻣﯽﮐﻨﺪ…
ﻭﻗﺖﻫﺎﯾﯽ ﻫﺴﺖ ﮐﻪ ﻣﯽﻓﻬﻤﯽ ﺣﺘﯽ ﺍﮔﺮ ﺩﻟﺖ ﭘُﺮﺩﺭﺩ ﺍﺳﺖ، ﺑﺎﯾﺪ ﺑﺨﻨﺪﯼ ﻭ ﺷﺎﺩ ﺑﺎﺷﯽ، ﺗﺎ ﺁﺩﻡﻫﺎﯾﯽ ﮐﻪ ﺩﻭﺳﺘﺖ ﺩﺍﺭﻧﺪ ﺭﺍ، ﻏﻤﮕﯿﻦ ﻧﮑﻨﯽ.
ﺧﻮﺍﺳﺘﻢ ﺑﮕﻮﯾﻢ ﮐﻪ ﭼﻘﺪﺭ ﺍﯾﻦ ﺩﺍﺭﺍﯾﯽﻫﺎﯼ ﺯﻧﺪﮔﯽﺍﻡ،
ﺍﯾﻦ ﺍﻧﺴﺎﻧﻬﺎ،
برايم ﭘُﺮﺍﺭﺯشند…
اما …
باید سکوت کرد و رفت….
و تنها خدا میداند که چقدر درد دارم …
پناه می برم به خدا
از عیبی که امروز در خود می بینم
و دیروز دیگران را به خاطر همان عیب ملامت کرده ام.
دلخوشی های کوچک
یعنی یک لبخند در جواب نگاهت
یعنی ذوق کودک از توصیف کفش جدیدش
دلخوشی های کوچک
یعنی در عین همه نداشتنها
یک برگ پاییزی را بگذاری
در میان کتابهایت برای یادگاری
دلخوشی های کوچک یعنی جمع دوستانت
یعنی امروز باز تو زنده هستی
یعنی باز عقربه ساعت زندگی ات
برای ۲۴ ساعت دیگر به راه افتاده
دلخوشی کوچک یعنی
چراغ خانه هنوز روشن است
زندگی
همین دلخوشی های کوچک است
به جزییات زندگی دقت می کنم
و از آنها لذت می برم …
داشتن کسی که آدم نسبت به او
احساس آرامش کند ،
بهترین چیز است…!
#میلان_کوندرا
وقتی انسان ها از تنهایی می نالند،
منظورشان این نیست.
که اطرافشان خلوت است،
تنهایی این است که.
هیچکس نمی فهمد چه می گویند.
خودت باش ؛ کسی هم
اگر خوشش نیامد ، نیامد !
اینجا کارخانه مجسمه سازی نیست که قرار باشد همه شبیه به هم باشند.
يڪ وقت هايى
بايد خودت را به بيخيالى بزنى…
بيخيال تمام آدم هايى ڪه دوستت ندارند!
بيخيال تمام ڪار هايى ڪه مى خواستى بشود…ولى نشد!!!
بيخيال تمام رڪب هايى ڪه خوردى!
بيخيال هر ڪس ڪه امروز وارد زندگيت شد و فردا رفت!!!
بيخيال تلاش هاى بى نتيجه ات…
دوست داشتن هاى بى ثمرت!
وقتى ڪسى دوستت ندارد اصرار نڪن!
وقتى ڪسى برايت وقت ندارد خودت را به زور در برنامه هايش جا نده!
وقتى ڪسى نمى خواهد تو را ببيند پا پيچش نشو!
زندگى همين است!!!
شايد تو براى همه وقت بگذارى
ولى قرار نيست همه دوستت داشته باشند و برايت وقت داشته باشند!
شايد بهانه هايشان براى فرار تو را قانع نڪند…
ولى به قول ساموئل_بڪت:
“گاهى فقط بايد لبخند بزنى و رد شوى…بگذار فڪر ڪنند نفهميدى…!!!
جرأت کن که راست و حقیقی باشی
جرأت کن زشت باشی!
اگر موسیقی بدی رو دوست داری، رک و راست بگو.
خودتو را همونی که هستی نشون بده.
این بزک تهوع انگیزِ دوروئی و دو پهلویی رو از چهره روح خودت دور کن،
و با آب فراوان بشو..!
#تنهایی_موهبت_است.
هرگاه فرصت کردی تنها باشی،
این فرصت را غنیمت بدان.
سعی نکن از تنهایی به هیاهو بگریزی.
تنهایی است که تو را با خودت مأنوس می کند.
اگر با خودت مأنوس نشوی و بمیری،
زندگی را باخته ای.
در تنهایی است که حقیقتاً زندگی میکنی.
هنگامی که مرگ به سراغت می آید،
خواهی دید که زندگیِ حقیقیِ تو،
همان لحظاتی بوده که در تنهایی و سکوت
و آرامش گذشته اند.
مرگ می آید و همه ی آن چیزهایی را که
گردآورده ای از تو باز پس می گیرد،
مگر لحظه هایی را که در #تنهایی گذرانده ای.
تنهایی تو، همان روح توست…
در تنهائی هایت خدا را دریاب….