آیت الله بهجت(ره) فرمودند : آقایی به بمبئی رفته بود و دیده بود در یک محله همه شیعه هستند ولی ، نماز نمی خوانند
به آنان گفت: طوری نیست همان ماهی یک نماز بخوانید کافی است! البته چنین فتوا و دستوری نیاز به جرأت و یقین دارد . لذا همه گفتند : اینکه چیزی نیست ، و ماهی یک نماز خواندند. مدت ها بدین منوال ماهی یک نماز می خواندند تا این که آن آقا به آن ها گفت: هفته ای یک نماز…! مدت ها گذشت تا این که فرمود: شبانه روزی یک نماز…! و کم کم صبح و شام، تا این که نماز های یومیه را با کمال سهولت و بدون هیچ صعوبتی، به آن ها تعلیم نمود و آنان را نمازخوان کرد و نتیجه ی مطلوب و نهایی را گرفت .!. به ایشان گفته شد: چگونه آن ها را در این مدت بی نماز گذاشتی؟ گفت: آن ها خود بی نماز بودند ، من بی نماز نکردم ، من با این روش آن ها را تدریجاً نمازخوان کردم!
[ برگرفته از کتاب زمزم عرفان ، چاپ ششم، 1391 ، ص 120
« سه آیه آخر سوره مبارکه حشر را تلاوت کنید تا ملکه شما شود و اولین اثری که از آن مترتب می شود، پس از مرگ و شب اول قبر است . وقتی که ملکین از طرف پروردگار برای سؤال و جواب می آیند، در جواب «من ربک؟» (خدای تو کیست) بگوئی: «هو الله الذی لا اله الا هو عالم الغیب و الشهادة هو الرحمن الرحیم * هو الله الذی لا اله الا هو الملک القدوس السلام المؤمن المهیمن العزیز الجبار المتکبر سبحان الله عما یشرکون * هو الله الخالق البارئ المصور له الاسماء الحسنی یسبح له ما فی السماوات و الارض و هو العزیز الحکیم » وقتی این طور پاسخ بگویی ملائکه الهی مبهوت و متحیر می شوند، چون این معرفی حق است به زبان حق، نه معرفی حق به زبان خلق .»
آیت الله نصرالله شاه آبادی، برنامه رادیویی سیمای فرزانگان، سال 1365
ماجرای تشرف علامه بحرالعلوم به محضر ولی عصر (ارواحنا فداه)
سيد بحرالعلوم (اعلی الله مقامه) به قصد تشرف به سامرا تنها براه افتاد.در بين راه راجع به اين مساله، كه گريه بر امام حسين (سلام الله علیه) گناهان را مى آمرزد، فكر مى كرد.همان وقت متوجه شد كه شخص عربى كه سوار بر اسب است به او رسيد و سلام كرد. بعدپرسيد: جناب سيد درباره چه چيز به فكر فرورفته اى؟ و در چه انديشه اى؟ اگر مساله علمى است بفرماييد شايد من هم اهل باشم؟
سيد بحرالعلوم فرمود: در اين باره فكر مى كنم كه چطور مى شود خداى تعالى اين همه ثواب به زائرين و گريه كنندگان بر حضرت سيدالشهداء (سلام الله علیه) مى دهد، مثلا در هر قدمى كه در راه زيارت برمى دارد، ثواب يك حج و يك عمره در نامه عملش نوشته مى شود و براى يك قطره اشك تمام گناهان صغيره و كبيره اش آمرزيده مى شود؟
آن سوار عرب فرمود: تعجب نكن! من براى شما مثالى مى آورم تا مشكل حل شود. سلطانى به همراه درباريان خود به شكار مى رفت. در شكارگاه از همراهيانش دور افتاد و به سختى فوق العاده اى افتاد و بسيار گرسنه شد.خيمه اى را ديد و وارد آن خيمه شد، در آن سياه چادر پيرزنى را با پسرش ديد، آنان در گوشه خيمه عنيزه اى (بز شيرده) داشتند و از راه مصرف شير اين بز، زندگى خود را مى گرداندند.وقتى سلطان وارد شد، او را نشناختند، ولى به خاطر پذيرايى از مهمان، آن بز را سربريده و كباب كردند، زيرا چيز ديگرى براى پذيرايى نداشتند، سلطان شب را همان جا خوابيد و روز بعد، از ايشان جدا شد و به هر طورى كه بود خود را به درباريان رسانيد و جريان را براى اطرافيان نقل كرد.در نهايت از ايشان سؤال كرد: اگر بخواهم پاداش ميهمان نوازى پيرزن و فرزندش راداده باشم، چه عملى بايد انجام بدهم؟
- يكى از حضار گفت: به او صد گوسفند بدهيد.
- ديگرى كه از وزراء بود، گفت: صد گوسفند و صد اشرفى بدهيد.
- يكى ديگر گفت: فلان مزرعه را به ايشان بدهيد.
سلطان گفت: هر چه بدهم كم است، زيرا اگر سلطنت و تاج و تختم را هم بدهم آن وقت مقابله به مثل كرده ام، چون آنها هر چه را كه داشتند به من دادند، من هم بايد هرچه را كه دارم به ايشان بدهم تا سر به سر شود.
بعد سوار عرب به سيد فرمود: حالا جناب بحرالعلوم، حضرت سيدالشهداء (سلام الله علیه) هرچه از مال و منال و اهل و عيال و پسر و برادر و دختر و خواهر و سر و پيكر داشت همه را در راه خدا داد.
پس اگر خداوند به زائرين و گريه كنندگان آن همه اجر و ثواب بدهد، نبايد تعجب نمود، چون خدا كه خدائيش را نمى تواند به سيدالشهداء (سلام الله علیه) بدهد، پس هر كارى كه مى تواند انجام مى دهد،
يعنى باصرف نظر از مقامات عالى خودش، به زوار و گريه كنندگان آن حضرت، درجاتى عنايت مى كند، در عين حال اينها را جزاى كامل براى فداكارى آن حضرت نمى داند.
چون شخص عرب اين مطالب را فرمود, از نظر سيد بحرالعلوم غايب شد.
منبع: العبقرى الحسان، ج۱، ص۱۱۹.
آیت الله العظمی جوادی آملی(حفظه الله)
ما اگر خواستیم ببینیم این درسی که به ما دادند عالِم شدیم یا نه، این دو نشان دارد؛ یک نشانِ ظاهری که یعنی اگر ما توانستیم خوب تدریس بکنیم یا خوب تألیف بکنیم معلوم میشود این مطلب را فهمیدهایم؛
ولی یک نشان باطنی دارد که بسیار عمیق است و آن این است که اگر مطلبی را فهمیدیم عالِم شدیم، اگر عالِم شدیم میشویم وَزین، سنگین، باوقار، متواضع؛
نه بیجا حرف میزنیم، نه بیجا کار انجام میدهیم. طرز نشستن ما، خوابیدن ما، گفتار ما، رفتار ما ادیبانه است. یعنی مؤدّب مینشینیم، مؤدّب حرف میزنیم، مؤدّب غذا میخوریم، ادبِ دینی داریم.
در تمام شئون زندگی علم، آدم را سنگین میکند حرفِ سبک نمیزنیم، حرف سبک گوش نمیدهیم، نوشتههای سبک نداریم، نوشتههای سبک را نمیخوانیم، حرفِ سنگین برای انسانِ سنگین است.
منبع:پایگاه اطلاعرسانی بنیاد معارف وحیانی اسراء
آیت الله حق شناس (ره) :
اين هم يك مشوق براى شما تا بدانيد كه قرائت قرآن با خون و رگ شما می آميزد. درباره ى شيطان گفته شده است كه «ان الشيطان ليجرى من ابن آدم مجرى الدم» يعنى شيطان از راه دوران دم وارد خون می شود و قلب را وسوسه می كند. اما اين جوانى كه قرائت قرآن كرده است و كتاب بارى تعالى با خونش ممزوج شده است، شيطان چگونه می تواند او را وسوسه كند؟!
آیت الله خوشوقت (ره) :
اگر شما واقعاً توبه کردهای و اعمالت در جامعه عوض شده است، دیگران هم میفهمند و فکرشان بر میگردد. امّا اگر برنگردد، معلوم میشود شما هنوز برنگشتهاید؛ لذا دیگران هنوز آن باور را نسبت به شما دارند و الّا خدا از اذهان پاک میکند و زود فراموش میشود
سید هاشم حداد (ره) :
بیداری بین الطلوعین ، نور است و فیض بسیار بزرگی می باشد.
واگر سالک قبل از اذان صبح بیدار باشد و نماز شب نیز بخواند نور علی نور است.
اگر به علتی اقبال نداشت لااقل سعی کند در سحر بیدار باشد
چرا که نفس بیداری شب موجب تنویر قلب و دل سالک می شود.
نور مجرد ج 1 ص 293
مرحوم شیخ اسماعیل دولابی(ره) :
هر وقت غصّه دار شدید،
برای خودتان و برای همه مؤمنین و مؤمنات از زنده ها و مرده ها و آنهایی که بعداً خواهند آمد ، استغفار کنید.
غصّه دار که می شوید ، گویا بدنتان چین می خورد و استغفار که میکنید ، این چین ها باز می شود.
مرحوم آیتالله مجتهدی تهرانی:
بازاریها، هرشب به حساب دفترشان میرسند . سود و ضرر و طلبکاری و بدهکاری را مینویسند.
اگر هر شب، حساب و کتاب نکنند، ناگهان می بينند مقدار قابل توجهی ضرر کردهاند.
انسان هم بايد هر روز به حساب نفس خود برسد تا خدای نکرده ضرر نکند و يا ورشکست و عاقبت به شر نشود.
شب، هنگام خوابيدن، بيانديش که چه کردهای. چشمانت کجاها نگاه کرده، زبانت چهها گفته، کجاها رفتهای و…
اگر بدی کرده بودی، خود را سرزنش کن و تصميم بگير آن کار را تکرار نکنی…
گاهی میگویند که: ما میرویم نماز بخوانیم، یا حجاب داشته باشیم، ما را مسخره میکنند. مسخره کنند، مگر ما مقوا هستیم که با حرف این و آن ، با دو قطره باران شل شویم! مقوا با دو قطره باران شل میشود.
اعمال تو ، تو را به خدا برساند، مردم هرچه میخواهند بگویند، بگویند!
حدیث داریم «المؤمن کالجبل» جبل یعنی چه؟ مؤمن کوه است. بعضی میگویند: از کوه محکمتر است. چون بعضی کوهها ریزش دارد. مؤمن هیچوقت ریزش ندارد
در قاهره کسی، شتری اجاره کرد که او را به جاده عباسیه برساند .صاحب شتر پولی گرفت، مسافر را سوار کرد. داشت افسار را به سمت عباسیه میبرد. این صاحب شتر هی به این مسافر متلک و فحش میگفت. این هم که سوار شتر بود، فحشها را میشنید، هیچ نمیگفت. یک نفر در راه صحنه را دید و گفت: آقا! میدانی این صاحب شتری که افسار را میکشد به تو چه میگوید؟ سواره گفت: بله! مرا فحش میدهد. گفت: خوب فحشت میدهد، جوابش را بده ؛ مگر تو بوقی که عکسالعمل نشان نمیدهی ؟!
سواره گفت: ببخشید جاده کجاست؟ گفت: جادهی عباسیه! گفت: اگر من را به عباسیه میرساند، بگذار هرچه میخواهد بگوید، بگوید. اگر نماز و حجاب و اعمال درست و صحیح و خداپسندانه تو را به خدا میرساند، بگذار هرکس هرچه میخواهد بگوید، بگوید.
بیانات حجت الاسلام قرائتی
متاسفانه فرهنگی شکل گرفته که مردم تصور میکنند یک «خانم خانهدار»، بیکار است و حرمت ندارد!
همانطور که برای استفادۀ بهتر از مسجد، خانۀ خدا و زیارت عتبات آدابی وجود دارد، برای استفاده از محیط خانواده جهت ارتقاء سطح معنوی انسان نیز آدابی وجود دارد. خانه و خانواده، برای خودش آداب و آیینی دارد و حرمت بسیار بالایی دارد اما متاسفانه آنقدر نسبت به این مسأله، بد برخورد کردهایم که در جامعه، فرهنگی شکل گرفته است که وقتی یک خانمی بگوید «من خانهدار هستم» مردم تصور میکنند او بیکار است و حرمت ندارد!
واقعش این است که اگر یک خانم بگوید: «من تحصیل کردهام اما الان خانهداری را بر هر شغل دیگری ترجیح میدهم» او باید احترامش ده برابر شود، چون واقعاً آدم فهمیدهای است. خانهداری کار سادهای نیست. البته بعضیها با خانهداری، «حداقلی» برخورد میکنند و زیاد برایش وقت نمیگذارند ولی میشود با آن «حداکثری» برخورد کرد.
ثوابی که خانم میتواند از دادن یک لیوان آب دست شوهرش ببرد، آیا در جای دیگری میتواند ببرد؟!
امام صادق(ع) میفرماید: «هر زنی که به همسرش جرعهای آب بدهد، ثواب عبادت یک سال نماز و روزه و شبزندهداری به او میدهند و به ازای هر شربتِ آبی که به شوهرش داده، خداوند شهری در بهشت برایش بنا میکند و شصت گناه او را میآمرزد؛
مَا مِنِ امْرَأَهٍ تَسْقِی زَوْجَهَا شَرْبَهً مِنْ مَاءٍ إِلَّا کَانَ خَیْراً لَهَا مِنْ عِبَادَهِ سَنَهٍ صِیَامِ نَهَارُهَا وَ قِیَامِ لَیْلُهَا وَ یَبْنِی اللَّهُ لَهَا بِکُلِّ شَرْبَهٍ تَسْقِی زَوْجَهَا مَدِینَهً فِی الْجَنَّهِ وَ غَفَرَ لَهَا سِتِّینَ خَطِیئَهً»(وسائل الشیعه/۲۰/۱۷۲)
از سوی دیگر، خانمی که شوهرش از دست او ناراضی و عصبانی باشد، آیا عبادت و نماز خواندنش قبول است؟!
(پیامبر اکرم(ص) میفرماید: هشت گروه هستند که نمازشان مورد قبول خداوند قرار نمیگیرد: … زن نافرمانى که خلاف رضاى مشروع شوهرش رفتار کند و شوهرش از دست او خشمگین باشد؛
ثَمَانِیَهٌ لَا یَقْبَلُ اللَّهُ لَهُمْ صَلَاهً الْعَبْدُ الْآبِقُ حَتَّى یَرْجِعَ إِلَى مَوْلَاهُ وَ النَّاشِزُ عَنْ زَوْجِهَا وَ هُوَ عَلَیْهَا سَاخِط…؛ منلایحضرهالفقیه/۱/۸۸)
جالب اینجاست که همان موقعی که خانم، به شوهرش ظلم کرده است، ممکن است حسّ نمازخواندن هم به او دست بدهد و دوست داشته باشد مفصلتر نماز بخواند. چرا؟ چون نمازش قبول نیست، شیطان هم مانع نماز خواندنش نمیشود و باعث میشود نماز به او بچسبد و مزه بدهد! در حالی که الان وقت این است که رابطهاش را با شوهرش درست کند نه اینکه برود نماز بخواند.
ما اگر دنبال سعادت و کمال هستیم، باید بدانیم که سعادت و کمال در خانواده بیشتر و راحتتر به دست میآید. پس چرا نباید به خانواده اولویت بدهیم؟ خدمت به خانواده ثوابش خیلی بیشتر از عبادت فردی است و حتی ثوابش از خدمت به مردم هم بالاتر است. نور و معنویت در تعاون با خانواده برای دینداری بیشتر از نور و معنویت در عبادتِ فردی است.
پیامبر اکرم(ص) میفرماید: «مردی که یک ساعت در خدمت خانوادهاش باشد ثوابش از هزار سال عبادت و هزار حجّ و عمره و… بالاتر است؛
سَاعَهٌ فِی خِدْمَهِ الْعِیَالِ خَیْرٌ مِنْ عِبَادَهِ أَلْفِ سَنَهٍ وَ أَلْفِ حَجٍّ وَ أَلْفِ عُمْرَهٍ وَ خَیْرٌ مِنْ عِتْقِ أَلْفِ رَقَبَهٍ وَ أَلْفِ غَزْوَهٍ وَ أَلْفِ عِیَادَهِ مَرِیضٍ وَ …»(جامعالاخبار/ص۱۰۲)
حجت الاسلام پناهیان
مشاورۀ استاد پناهیان به یک مادر و مربی مدرسۀ دخترانه
یک مادر مذهبی میگفت: حجاب دخترم دارد خراب میشود، من خودم حجاب همۀ دخترهای یک دبیرستان را درست کردهام، ولی دختر خودم را نتوانستم درست کنم. گفتم: شما گاهی در خانه، جلوی بچهها به پدرشان بد و بیراه میگویی و آدم حسابش نمیکنی؟ گفت: خُب او که سواد ندارد، یک کارگر است! گفتم: پس بد و بیراه میگویی؟ گفت: خُب، گاهی پیش میآید. گفتم: پس احتمالا دخترت درست نمیشود. گفت: حاج آقا، اینطوری نگو! به من راه حل نشان بده! گفتم: دختر به پدر تکیه دارد و وقتی احترام پدر شکست، دختر به چه کسی تکیه کند؟! خُب میرود در خیابان یک کسی را پیدا کند…
ما اگر چنانچه اعتقادمان این باشد که پیروز شدیم، دیگر رو به سستی می رویم و ما پیروز نشدیم. ما مانع ها را حالا یک مقداری رفع کردیم، ریشه هاشان هم هنوز باقی است …امریکا به این زودی دست از سر ما بر نمی دارد، انگلیس هم دست از سر ما بر نمی دارد، شوروی هم دست بر نمی دارد، اینها همه در صدد هستند که نقاط ضعف در ما پیدا بشود از آن نقاط ضعف ما را بکوبند.
صحیفه نور،جلد 5،صفحه 257
بیانات امام خمینی(ره) در جمع پرسنل صنایع نظامی و اهالی قم
مورخ:1358/01/17
آیت الله شاه آبادی (ره)
ببین برای این دو روزه که می دانی ثباتی در آن نیست چه کوشش ها و تقلاهایی می کنی،
برای آنجا که به حکم فطرت هستی و زندگی ابدی است چه کوشش کرده و تهیه دیده ای؟
آیت الله جوادی آملی می فرمود:
دو نوع نماز داریم:
یکی نماز ملفوظ است یعنی نمازی که انسان فقط الفاظ را می خواند و نمازش در محدوده الفاظ است.
دوم؛نماز مقبول است یعنی نمازی که انسان را از گناه دور نگه می دارد ،چون قرآن فرمود :
“ان الصلاه تنهی عن الفحشاء والمنکر”
راه تشخیص نماز مقبول از نماز ملفوظ در این است که،اگر نماز صبح توانست تا ظهر انسان را از گناه حفظ کند این نمازمقبول است،اگر نماز ظهر وعصر توانست تا شب انسان را دور از گناه نگه دارد ،چنین نمازی ،نماز مقبول است وگرنه نماز ی که بعدش گناه انجام شود،نماز ملفوظ است.
علامه تهرانی (ره) :
از اجناسی در بازار خرید کنید که در مقابل دید دیگران نبوده است.
غذایی که چشم کسی در آن است نور و برکتش از بین می رود و چه بسا موجب برخی از امراض صعب العلاج گردد.
نور مجرد ج 2 ص 529
حضرت آیة الله العظمی بهجت رحمة الله به یکی از روحانیان که گاهی در مجالس ایشان موعظه می کرد، فرمودند: بر منبر، خطبه های کوچک نهج البلاغه را بخوان و برای مردم بازگو کن چرا که وقتی آن خطبه ها خوانده شود، مردم در پای منبر شنونده ی امام علی علیه السلام خواهند بود.
عیبپوشی سیره اساتیدمان بود
آیتالله مصباح یزدی ( دامت برکاته ) در یکی از سخنرانیهایشان میگویند:
در میان اساتیدمان کسانی را میدیدم که وقتی میدانستند ما عیبی داریم و میخواستند ما را اصلاح کنند، داستانی میگفتند، قضیهای را نقل میکردند تا پند بگیریم. بارها این مسأله از سوی اساتیدمان اتفاق افتاد و پس از مدتی فهمیدیم که استاد، داستان را برای توجه ما نقل کرده و غیر مستقیم عیب ما را به ما فهمانده است؛ به گونهای که ما نه نگران شدیم، نه تحقیر شدیم و نه به شخصیت ما برخورده است. در حد امکان باید غیر مستقیم راهنمایی کرد. اگر هیچ راهی جزگفتن نیست، باید با زبان نرم، باادب و احترام سخن گفت.
استاد فاطمي نيا:
بعضي ها گمان ميكنند در دستگاه خدا هم ميشود زرنگي كرد؛ خيال ميكنند اگر يك نمازي بخوانند و روزه اي بگيرند و محاسن بگذارند و انگشتر عقيق دردست كنند ، اهل بهشت هستند و ديگر هركاري كردند مهم نيست!
هرچقدر هم ظلم و ستم وناحقي بجا آورند ، مهم نيست!
متاسفانه بعضي از متدينين ، اعمال نيك خود را با گناهان از بين ميبرند!
تا از مسجد و هيئت به منزل مي آيد با همسر وفرزندان بدخلقي ميكند و تن آنها را ميلرزاند! به مومنين تهمت ميزند و غيبت ميكند! و…
عزيزان سيئات با حسنات نميسازد و آن را از بين ميبرد!
بايد خيلي مواظب اعمال خود باشيم.