هم برای خودتون
حق اشتباه کردن قائل باشید
هم برای بقیه
این طوری زندگی بسیار سادهتر میشه.
دنبال کسی نباش که تمام مشکلاتت رو حل کنه، دنبال کسی باش که نمیذاره با مشکلاتت تنها باشی
تقدیم به بهترین های زندگیم…
یک روزهایی را باید اختصاص داد به بی خیالی…
نه به دغدغه ای فکر کرد
نه غصه ای خورد
نه نگرانِ چیزی بود.
یک روزهایی را باید از تویِ تقویمِ دنیا بیرون کشید و برایِ خود کرد.
از من می شنوید گاهی اوقات خودتان را بردارید و بزنید به جاده ی بی خیالی.
ميانِ این همه مشغله و روزمرِگی هایِ تکراری ، برایِ ساعاتی هم که شده گوشه ی دنجی رها شوید و برایِ ادامه ی راه نفس بگیرید…
اجازه ندهید دلخوشی و آرامش
مسیرِ قلبِ شما را گم کند…
اجازه ندهید امید و نشاط در شما بمیرد…
یک روزهایی برایِ خودتان باشید…
برایِ خودِ خودتان…
گاهی هم به خودت سر بزن!
حالِ چشمهایت را بپرس و دستی به سر و روی احساست بکش؛
رو به روی آیینه بایست و تمام تنهایی ات را محکم در آغوش بگیر وَ با صدای بلند به خودت بگو که “تو” تنها داراییِ من هستی؛
بگو که با همه ی کاستی های جسمی و روحی ، تو را بی بهانه و عاشقانه دوست دارم!
برای خودت وقت بگذار ، با مهربانی دستت را بگیر و به هوای آزاد ببر . نگذار احساس تنهایی کنی ، نگذار ابرهای سیاه، چشمهایت را از پا دربیاورد…
مطمئن باش
هرگز کسی دلسوزتر از تو
نسبت به تو پیدا نخواهد شد!
#مینا_آقازاده
بعضي آدمها دنيارو زيباميکنند؛
آدمايي که هروقت ازشون بپرسي چطوري؟
ميگن :با تو حاااالم عاااالیه!!!
وقتی بهشون زنگ میزنی وبیدارشون میکنی!
میگن بیداربودم !!! یا میگن خوب شد زنگ زدی…
وقتي ميبينن يه گنجشک داره رو زمين غذا ميخوره راهشون روکج ميکنن که اون نپره…
اگه يخم بزنن،دستتو ول نميکنن بزارن تو جيبشون…
آدم هايي که با صد تا غصه تو دلشون بازم صبورانه پاي درد دلات مي شينن!
همينها هستند که دنيارا جاي بهتري ميکنند؛
آدمهايي که توي اتوبوس وقتي تصادفي چشم در چشمشان ميشوي، رو برنميگردانند لبخند ميزنند و هنوز نگاه ميکنند…
دوستهايي که بدون مناسبت کادو ميخرند و ميگويند اين شال پشت ويترين انگارمال توبود…
يا گاهي دفتر يادداشتي، کتابي…
آدمهايي که از سرچهارراه، نرگس نوبرانه ميخرندو باگل ميروند خانه,
آدمهاي پيامکهاي آخرشب،
که يادشان نميرودگاهي قبل ازخواب؛
به دوستانشان يادآوري کنندکه چه عزيزند…
آدمهاي پيامکهاي پُرمهر بي بهانه،
حتي اگربا آنها بدخلقي و بيحوصلگي کرده باشي…
کسانيکه غم هيچکس راتاب نمياورند و تو رابه خاطرخودت ميخواهند.
آدم هايى كه پيششان ميتوانى لبريز از خودت باشى
وفاداری
یک کار خود آگاهانه نیست
اگر کسی را واقعا دوست داشته باشی
خود به خود به او وفادار می مانی
خانم معلمم هنوز هم وفادارم...
همه ی ما یک آدم هایی را داریم
که نمیترسیم
از اینکه پیششان گریه کنیم،
یا قهقهه بزنیم ،
کسی که هرموقع از نقش های اجتماعی مان
و “بله چشم” گفتن ها خسته شدیم ،
کنارش خوده خودمانیم ،
حتی با موهای ژولیده ،
بدون آرایش…
کسی که وقتی از همه چیزهایی که دور و بَرت میبینی خسته شدی،
بگوید بی خیال به جای ِ غصه بیا برویم چای مان را بخوریم،
قدرِ این آدم ها را بدانید
و هرازگاهی همانقدر که پروفایل غریبه ها را چک میکنید
سری هم به پروفایل دل آن ها بزنید…
عشـــــــــــــــــق
از آن ڪســانـی اســت
که یکدیگـــر را بـــــا
هـــَر فاصلــِـه ای
دوسـت می دارنـد.
عمر میگذرد
و من بیش تر میفهمم
که هیچ چیز در دنیا
ارزش گریه کردن را ندارد!
ما آدم ها مدام چیزهایی را که اسمشان را مصیبت و بدبختی میگذاریم
در سرزمین افکارمان میچرخانیم و دور میکنیم و همین باعث میشود در صدسالگی حسرتِ لذت نبردن از زندگی را بخوریم!
شاید کلمه ی رها کردن و فرار کردن برای چنین لحظاتی به وجود آمده اند…
از غصه هایت فرار کن
در ناکجا آبادِ درونت رهایش کن؛
و به دنبال هر چیز که شادت میکند روانه شو…
زندگی اگر چیزهای زیادی برای گریه کردن دارد،
چیزهایی هم برای لبخند زدن دارد
فقط کافیست از ته دلت بخواهی که زندگی را زندگی کنی…
بعضی دعاها عجیب به دل می شینه…!
خداوندا:
نه آنقدر پاکم که مرا کمک کنی
و نه آنقدر بدم که رهایم کنی …
میان این دو گم شده ام
هم خودم و هم تو را آزار می دهم …
هر چه تلاش کردم نتوانستم
آنی شوم که تو می خواهی
و هرگز دوست ندارم
آنی شوم که تو رهایم کنی …
خدایا دستم به آسمانت نمی رسد اما تو که دستت به زمین میرسد بلندم کن …
” امین یارب العالمین “
خدایا…
پروردگارم…
یاری ام ده…
بیاموزم احساس خود را بیان کنم….
بیاموزم با حالتی گشوده گوش دهم و به همراهان زندگی ام فضای ابراز وجود دهم….
متهم کردن،دفاع کردن،حمله کردن و همه شیوه های تهاجمی را بی اثر کنم….
برای خود و دیگران فضای مملو از عشق فراهم کنم و اجازه ندهم بذر نفرت در درونم ریشه دواند
و بدانم راه آرامش آن است که
بگذارم گذشته بگذرد….
آمین
هر چه می کوشم که از مهرت بپرهیزد دلم
باز تا غافل شوم سوی تو بگریزد دلم
بارها دیدی که از چشم تو چون افتادم
باز یک تبسم بود کافی تا به پا خیزد دلم
امر کردی تا فراموشت کنم ، گفتم به چشم
لیک با یاد تو نتواند که بستیزد دلم
گیرم اینکه می توان پوشید از مهر تو چشم
باز هم با یک نگه یکسر فرو ریزد دلم
آن شب از شوق وصالت تا سحر خوابم نبرد
چون دل گنجشک هر دم تندتر میزد دلم
دوستان بیهوده مجنون را نصیحت می کنند
گوشوارِ پند را هرگز نیاویزد دلم
کی شود آرام از مهر تو این دریای عشق
وه که از دل خیزد این توفان؛ بنامیزد! دلم
چقدر خوب است
که همیشه در زندگیتان
کسی را داشته باشید که
حتی در نبودنش هم باعث
لبخندتان شود!
#آنا_گاوالدا
براى اينكه خانه اى، خانه باشد بايد كسى مدام در آن راه برود.
بايد يكى باشد كه ظرفهاى كثيف را بگذارد توى سينك.
تميزها را بچيند سر جايش. تختها را مرتب كند.
برود بازار رب گوجه فرنگى و ماكارونى بخرد.
ميوه ها را بشورد. قبضها را پرداخت كند.
به گلدانها آب بدهد. ملافه ها را عوض كند.
لباسها را مرتب كند.
به ناهار فردا و شام شب فكر كند.
جارو بزند و گردگيرى كند. براى اينكه خانه، خانه باشد
يك عالمه قدمهاى خاموش از تراس تا آشپزخانه،
از آشپزخانه تا اتاق خواب، از اتاق خواب تا حمام،
از حمام تا دم در بارها و بارها بايد تكرار شود.
تازه آن موقع میشود نشست و خيره شد
به خانه اى كه آرام و در صلح به نظر مى رسد.
انگار نه انگار كه براى رسيدن به اين ثبات و سكون
كسى ساعتها راه رفته و به هيچ جا نرسيده.
آرامش و ثبات جايزه ى كسى ست كه
راه میرود.
بعضیها اما فكر میكنند خانه خود به خود اداره میشود.
فكر میكنند داشتن غذايى آماده روى ميز و يخچال و فريزرى پر ،طبيعى و عادى است.
تا وقتى كه خود خانه اى داشته باشند و بفهمند كه معجزه اى اتفاق نمى افتد مگر با راه رفتن.
آرام… ممتد و بى پايان از اين طرف به آن طرف
و براى ساعتهاى متمادى اين همه راه رفتن
فقط براى اينكه خانه همين سكون را حفظ كند.
اين همه راه رفتن، فقط براى حفظ يك سكون.
یک نفر باید عاشقانه در خانه راه برود
و الا راه رفتن از هر کسی بر میاید.
قدر دان این قدمها باش❤️
مامان مهربونم دوستت دارم?
سعی میکنم هر روزم رو طوری زندگی کنم که انگار از روی قصد به این روز برگشتم، تا ازش لذت ببرم انگار که آخرین روز از زندگی فوق العاده و عادی منه…
مثل روزایی که چشم انتظار دیدن بهترین شخص زندگیم هستم…
اون حسی که اصلا دوست ندارم روز تموم بشه…
دوست دارم از تک تک لحظاتش بهترین استفاده رو ببرم…
خیلی توجه می کنم به ثانیه هاش…
با دلهره به ثانیه ها نگاه می کنم و دوست دارم زمان رو راکد نگه دارم…
مثل همین زمانی که حضور پدر و مادرم رو کنارم احساس میکنم…
هر روزمونو می تونیم به بهترین روز تبدیل کنیم…
?وَتَوَكَّل عَلَى اللَّهِ ۚ وَكَفىٰ بِاللَّهِ وَكيلًا﴿۳﴾
و بر خدا توکّل کن، و همین بس که خداوند حافظ و مدافع (انسان) باشد!?
هوایِ خودت را که داشته باشی؛
همه روزها بهترین روزِ سال است،
و همه فصلها زیباترین فصلِ سال…
فقط کافیست حالِ دلت خوب باشد!
خانم معلمم ممنونم که هستی…
?آرامش یعنی
قایق زندگیتان را
دست کسی بسپارید که
صاحب ساحل آرامش است…
الابذکرالله تطمئن القلوب
?و امروز
قشنگترین ، آرامش بخشترین
و بهترین روز را داشتم
خدایا خیلی ازت ممنونم
خیلی راحت میشه از خیلی چیزها لذت برد،
از خیلی چیزها که حواسمون بهش نیست،
از مسیج های دلگرم کننده یک دوست ندیده ی راه دور
از یک سوال تکرای که خوبی؟ نگرانت بودم..
از صدای مهربان مادر،
از یک مواظب خودت باش کوچک،
از لبخند یه عابر،
از بدو بدو های خستگی ناپذیر بچه ها توی پارک
از مهربانی های بی بهانه که هر چی تکرار بشن اما تکراری نمیشن…
قدر خوشبختی هاتونو بدونید..!